❤خدا برای ما کافیست❤
درباره وبلاگ


من نیز انسانی میرایم چون همگان، زاده ی نخستین هستیِ از خاک سرشته. به گاه ولادت، من نیز از هوایی که همگان در آن دم می زنند، تنفس کردم بر زمینی فتادم که جمله ی ما را به یکسان پذیرا می شود، و گریه ، چون همگان نخستین فغانم بود. هیچ پادشاهی را آغاز هستی جز این نبوده است: همگان به یک سان به زندگی اندر وبه یک گونه از آن به در می شوند. negarak19986@yahoo.com

پيوندها
وطنم ایـــران
چشم های تو
شـور شیـدایی
ღ♥ღردپای عشق ღ♥ღ
•●♥ღ عشــقــ خــــــدا ღ ♥●•
دوستانه
fluid aster
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ❤خدا براي ما كافيست❤ و آدرس خدا.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 383
بازدید کل : 34074
تعداد مطالب : 27
تعداد نظرات : 90
تعداد آنلاین : 1

دختر گلفروش

Online User
نويسندگان
نگار

 
8 دی 1391برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : نگار

من رؤیایی دارم، رؤیای آزادی

رؤیای یک رقصه بی وقفه از شادی

من رؤیایی دارم، از جنسِ بیداری
رؤیای تسکینِ این دردِ تکراری

دردِ جهانی که از عشق تهی می شه
دردِ درختی که می خشکه از ریشه

دردِ زنایی که محکومِ آزارن
یا کودکانی که تو چرخه ی کارن

تعبیرِ این رؤیا درمونِ دردامه
درمونِ این دردا تعبیرِ رؤیامه
رؤیای من اینه: دنیای بی کینه
دنیای بی کینه، رؤیای من اینه


من رؤیایی دارم، رؤیای رنگارنگ
رؤیای دنیایی سبز و بدونِ جنگ

من رویایی دارم که غیر ممکن نیست
دنیایی که پاکه از تابلوهای ایست

دنیایی که بمب و موشک نمیسازه
موشک روی خواب کودک نمی ندازه

تو دنیای رؤیام زندونا تعطیلن
آدم ها به جرمِ پرسش نمی میرن

تعبیرِ این رؤیا درمونِ دردامه
درمونِ این دردا تعبیرِ رؤیامه
رؤیای من اینه: دنیای بی کینه
دنیای بی کینه، رؤیای من اینه

 
8 دی 1391برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : نگار

         

و اذ قال ابرهيم لابيه آزر أتتخذ أصناما آلهة إنى أراك و قومك فى ضلال مبين

و زمانی که ابراهیم به پدرش آزر گفت:

آیا بتان را به خدایی میگیری؟؟؟


و كذلك نرى إبرهيم ملكوت السماوات و الارض

و این چنین ملکوت آسمان و زمین را به ابراهیم نمایاندیم

و ليكون من الموقنين

تا از اهل یقین باشد

فلما جَنَ عليه اليل

چون شب برا او پرده افکند

رءا كوكبا

ستاره ای را دید

قال هذا ربى

گفت : این پروردگار من است

فلما أفل

وقتی که ناپدید شد

قال لا أحب الآفلين

گفت: افول کنندگان را دوست ندارم

فلما رءا القمر بازغا

وقتی ماه را درخشان دید

قال هذا ربى

گفت: این پروردگار من است

فلما أفل قال لئن لم يهدنى ربى لاكونن من القوم الضالين

وقتی افول کرد

گفت:اگر پروردگارم مرا هدایت نکند قطعا از گروه گمراهان خواهم بود


فلما رءا الشمس بازغة

و هنگامی که خورشید را درخشان دید

قال هذا ربى

گفت: این پروردگار من است

هذا أكبر

این بزرگ تر است

فلما أفلت قال يقوم إنى برىء مما تشركون

و وقتی افول کرد گفت: قطعا از آنچه شریک خدا قرار میدهید بیزارم

 

إنى وجهت وجهى للذى فطر السماوات و الارض

حنيفا و ما أنا من المشركين

به راستی من روی آوردم

به سوی کسی که آسمان ها و زمین را حقگرایانه پدید آورد

و من از مشرکان نیستم


 و حاجه قومه

و قومش با او ستیز کردند

قال أتحاجونى فى الله

گفت: آیا با من درباره ی خدا ستیز میکنید؟؟!!

و قد هدان

در حالی که او مرا هدایت کرده است

و لا أخاف ما تشركون به

 و من از آنچه همتای او قرار میدهید نمیترسم

إلا أن يشاء ربى شيا

جز آنچه که پروردگارم بخواهد

وسع ربى كل شىء علما

دانش پروردگارم همه چیز را فرا گرفته است

أفلا تتذكرون

پس آیا پند نمیگیرید؟؟؟





نگار نگاشت:
اگر راهنماییم نکنی گمراه میشوم
در این دنیا و دام هایش
رهایم نکن خدا
 
8 دی 1391برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : نگار


خدایا؛

«تو»؛
آن مشترک مورد نظری هستی؛
که همیشه در دسترسی


نگار نگاشت:

اگر روزی

شماره ات را فراموش کردم 

باز بیادم بیار


کوچکی ام را به بزرگی ات ببخش خــُدا

گاهی میان رنگارنگی زمین گم میشوم

یادم میرود

آسمان

آرزوی دیرینه ام بوده است

پرواز را این روزها از یادبرده ام!!

"دانه ها فریبکارند"


آسمان آبی ام را میخواهم

ماه  را

ستاره ها را

نور را

"تو را میخواهم"


رَهــآیــَـمــ نــَـکــُـنــــ